تاریخ قلم و نوشتار- بخش سوم
اولین نامه جهان
اولین نامه یافته شد به قرن هشتم قبل از میلاد مسیح باز می گردد که توسط یونانیان بر روی یک لوح روسی به خط فینیقی نوشته شده است. اگر چه یونانیان 22 حروف بی صدا داشتند و این حروف برای نوشتار کافی نبود از این رو آنها از حروف الفبای فینیقی استفاده می کردند. در قرن نهم قبل از میلاد مسیح آنها شروع به نوشتن از راست به چپ بر روی یک سطر و نوشتن سطر بعدی از چپ به راست کردند؛ که می توان از آن دوره به عنوان مرحله آغازین، نحوه نوشتار کنونی یاد کرد. از قرن چهارم قبل از میلاد مسیح نوشتار از چپ به راست مورد استفاده عمومی قرار گرفت. یونانیان برای نوشتار خود یک سنگ را به صورت نازک تراشیده و سر آن را به صورت تیز و مخروطی در می آوردند و به وسیله آن بر روی کتیبه ها حکاکی می کردند. نحوه نگارش یونانیان را می توان به عنوان یکی از زیباترین خط های جهان نام برد. از آن دوره 24 نامه برجای مانده است که نشان می دهد هنگام نوشتار ما بین کلمات فاصله ایجاد می کردند. آنها کم کم برای نوشتار راحت، حروف کوچک را جایگزین حروف بزرگ کردند و برای نوشتن به جای قلم آهنی سنگین، از استخوان حیوانات و فلزهای سبک تر به عنوان قلم استفاده می کردند و صفحات چوبی کوچک را به وسیله وکس و رنگ سفید می پوشاندند و از قلم هایی به رنگ قرمز مصریان برای نوشتن استفاده می کردند. البته لازم به ذکر است که این قلم برای نوشتن بر روی پاپیروس و پوست حیوانات استفاده میشد که دانشمندان و رمان نویسان آن زمان مانند ارشمیدس، آیسخولوس و فیثاغورث از آن استفاده می کردند.
ارشمیدس، دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال ۲۷۸ قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت. بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. زندگی ارشمیدس با آرامش کامل میگذشت، همچون زندگی هر ریاضیدان دیگری که حامی بزرگی داشته باشد و بتواند همه ممکنات هوش و نبوغ خود را به مرحله اجرا در آورد. زمانی که رومیان در سال ۲۱۲ قبل از میلاد شهر سیراکوز را به تصرف خود در آوردند، سردار رومی مارسلوس فرمان داد؛ هیچ یک از سپاهیانش حق اذیت و آزار و توهین و ضرب و جرح این دانشمند و متفکر مشهور و بزرگ را ندارند. با این وجود ارشمیدس قربانی غلبه رومیان بر شهر سیراکوز شد. او بوسیله یک سرباز مست رومی در ۲۱۲ قبل از میلاد به قتل رسید و این در حالی بود که در میدان بازار شهر در حال اندیشیدن به یک مسئله ریاضی بود، میگویند آخرین کلمات او این بود: “دایرههای مرا خراب نکن!”
آیسخولوس، رمان نویس معروف آن دوره بود که از آثارش می توان به هفت نمایشنامه تراژدی پارسیان، پرومته در زنجیر، هفت تن علیه تبس، نیازگاران، آگاممنون، الهه گان انتقام و اورستیا اشاره کرد.
فیثاغورث، در جزیره ساموس، نزدیک کرانههای ایونی، زاده شد. او در عهد قبل از ارشمیدس، زنون و اودوکس، ۵۶۹ تا ۵۰۰ پیش از میلاد میزیست. او در جوانی به سفرهای زیادی رفت و این امکان را پیدا کرد تا با افکار مصریان باستان، بابلیان و مغان ایرانی آشنا شود. او روی هم رفته، ۲۲ سال در سرزمینهای خارج از یونان بود و چون از سوی پولوکراتوس، شاه یونان به آمازیس، فرعون مصر سفارش شده بود، توانست به سادگی به رازهای کاهنان مصری دست یابد. او مدتها در این کشور به سر برد و در خدمت کاهنان و روحانیان مصری به شاگردی پرداخت و آگاهیهای بسیار کسب کرد. سپس از آنجا روانه بابل شد و شاگردی را از نو آغاز کرد. او در بابل به حالت اسارت زندگی میکرد تا اینکه به همراه داریوش اول به فارس آمد و از تخت جمشید که در حال ساخت بود دیدن کرد. وقتی او در حدود سال ۵۳۰ قبل از میلاد، از مصر بازگشت، در زادگاه خود مکتب اخوتی را بنیان گذاشت که طرز فکر اشراقی داشت. هدف او از بنیان نهادن این مکتب این بود که بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریههای فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و رشد دهد. شیوه تفکر این مکتب با سنت قدیمی دموکراسی، که در آن زمان بر ساموس حاکم بود، متضاد بود؛ و چون این مشرب فلسفی با مذاق مردم ساموس خوش نیامد، فیثاغورث به ناچار زادگاهش را ترک گفت و به سمت شبه جزیره آپتین (از سرزمین های وابسته به یونان) رفت و در کراتون مقیم شد.
رومیان تخته های کوچک خود را به تمام جهان فرستادند
بعد از آنکه رومیان شهر اتروریا (تروی) را فتح کردند یک سری حروف الفبای جدید را از آنها آموختند که بسیار راحتتر از خطوط ایشان بود. تعدادی از الفبای انگلیسی کنونی مانند: A,B,E,Z,I,K,M,NO,T,X وY از آن دوره بر جای مانده است؛ که بعدها رومیان نامه های خود را به وسیله این حروف می نوشتند. رومیان برای نوشتار خود از قلم موهای مخصوص بسیار ظریفی استفاده می کردند و اصل خطوط آنها از فرم هلال در انتهای حروف و خط مستقیم تشکیل شده بود. مزیت نگارش بر روی تخته چوبی در این بود که می توانستند نوشته را پاک کنند و بر روی آن دوباره بنویسند. البته همیشه به همراه این تخته ها یک قلم حمل می شد که مناسب نوشتار بر روی آنها بود. این قلم زمان هایی می توانست به عنوان خطرناک ترین ابزار جنگی مورد استفاده قرار گیرد! برای نمونه زخمی نمودن ژولیوس سزار با این وسیله صورت گرفته است. برای اینکه نامه های ارسالی جعل نشود از هر نامه سه نسخه تهیه می شد و داخل یک صندوقچه با قفل قرار می گرفت و برای اشخاص ارسال می گردید. شایان ذکر است که نسخه های بعدی فقط بصورت مختصر به متن نامه اصلی اشاره می کرد. البته استفاده از تخته در سخنرانی ها و ارسال نامه های سیاسی بسیار رایج بود. که بعد از آن تمام متن سخنرانی به صورت یک نوشته مکتوب طولانی ثبت می گردید.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده.