وقتی که جنگ وارد لندن شد

زمان اوج صادرات خودکارهای پارکر به اروپا مصادف بود با رسیدن جنگ جهانی دوم به لندن! در آن روزها کارکنان پارکر بسیار درگیر مسایل مختص به تولیدات و صادرات بودند. آنها تا زمانی که دولت اعلام کند تمام کارکنان شرکت باید ساختمان اصلی را ترک کنند در آنجا مشغول به کار بودند. حتی در زمانی که تمام شرکت تخلیه شد یک عده ای از کارکنان در یک اتاق زیر شیروانی که در انتهای راه پله مارپیچ بود کار می کردند. با وجود آتش شعله ور شده جنگ ولی اجزای مربوط به ساخت خودکار از کانادا وارد می شد. اگر چه یکی از محموله های خصوصی که نزدیک لندن در لیورپول قرار داشت در اصل تجهیزات جنگی بود و می توان گفت پارکر نقش به سزایی در کمک رسانی به ارتش داشت. البته باید گفت خوشبختانه آنها توانستند که تجهیزات مربوطه را از آسیب های ناشی از جنگ حفظ کنند ولی در حین حمل، تجهیزات به نمک و شن آغشته شده بود و مقداری از وقت کارکنان جهت تمیز نمودن تجهیزات گرفته می شد. در این شرایط آقای زوکالا تلاش کرده تا سیستم را مجددا احیا کند، اما این بار جنگ به اقیانوس اطلس کشیده شد و دیگر نمی توانست تأمین کننده مناسبی برای تولیدات خود پیدا کند چون اکثر کارخانه ها در زمینه تولید مهمات تلاش می کردند. اما خوشبختانه توانست از اهالی New Haven کمک بگیرد و در کارخانه ولنتاین تولیدات جدید قلم را شروع کند و این امر باعث شد که در طی جنگ جهانی دوم کارخانه ولنتاین با پارکر ادغام گردد.

در ادامه جنگ

هنگامی که قرار داد میان کارخانه ولنتاین و پارکر بسته شد؛ آقای Alfed Dilnott به عنوان نماینده پارکر می دانست که باید تمام توان خود را جهت تولید هر چه بهتر محصولات پارکر به کار گیرد. از این رو او با علاقه مندی بسیار و تلاش فراوان کاری کرد که تولیدات پارکر در کارخانه ولنتاین صورت پذیرد و خانواده ولنتاین کوچک ترین دخالتی در مورد اداره امور پارکر نداشته باشند. البته شایان ذکر است که یک قسمتی از کارخانه مختص تولیدات مهمات بود و بخش دیگر با قدرت تمام به تولیدات قلم می پرداخت به گونه ای که تمام قطعات تولید شده در کانادا به New Haven ارسال می شد و فرآیند مونتاژ صورت می گرفت. یکی از دستاوردهای اولیه در New Haven، تولید سر قلم دوفولد بود و بر روی آن کلمه N حک می شد تا متوجه شوند که این سر قلم تولید آمریکا و کانادا نیست. سرانجام بعد از گذشت زمان تمام قطعات دوفولد درNew Haven تولید گردید. یکی از تفاوت هایی که بین قلم های تولیدی در New Haven و کانادا وجود داشت این بود که نوک قلم تولیدی در New Haven بر روی مخزن ثابت قرار داشت ولی نوک قلم های تولید کانادا می بایست با فشار بر روی بدنه نصب می شد. از دیگر دست آوردهای کارخانه پارکر تولیدات کامل قلم وکتور در New Haven بود. در همین دوران 10 دسامبر سال 1940 کارخانه برق که روبروی پناهگاه کارخانه بود بمباران شد؛ اما خوشبختانه آسیب جدی به کارخانه وارد نشد فقط تعدادی از شیشه ها شکست.

اولین دوفولد خاکی

تمام تجهیزات مربوط به دوفولد خاکی کم کم در کارخانه New Haven تولید شد البته شایان ذکر است که استانداردهای جدیدی وضع شد تا بتوان محصولاتی با کیفیت بالاتر تولید کرد. خانم Strudwick یکی از بازرسان ولنتاین به یاد داشت که در یکی از بازرسی هایش در مورد بررسی خودکارهای تولیدی از بین 500 خودکار فقط 130 عدد را تأیید کرد. به علت کمبود مواد اولیه چندین مدل خودکار دوفولد و وکتور با رنگ های مختلف در تولید مخزن و بدنه وارد بازار شد که این محصولات فوق العاده پر فروش بودند و بعد از آن برای خودنویس با این سبک تولید تقاضای بسیار زیادی به وجود آمد.
تام ایوان که در سال 1939 که فقط 14 سال داشت وارد کارخانه ولنتاین شد. او راجع به سن و سال خود به متصدی مربوط به استخدام دروغ گفته بود تا بتواند به گروه جک کینگ که در زمینه تولیدات مهمات در ولنتاین فعالیت می کرد، بپیوندد. او به یاد می آورد که بعد ساعت مدرسه تمام وقت خود را در اطراف New Haven می گذارند تا صبح شود و به سرکار برود. جک کینگ برای اینکه حجم کاری کارکنان بسیار زیاد بود؛ در نظر داشت برای آنها یک عامل سرگرمی ایجاد کند. وی یک سوم از زمین های اطراف کارخانه را برای سبزی کاری در نظر گرفت تا هر یک از کارکنان بتوانند در قسمتی از زمین برای خود سبزی بکارند. تام به یاد می آورد که هنگام اوقات فراغت به آنجا می رفت و به پرورش صیفی جات و سبزیجات می پرداخت. او به یاد می آورد که در طول شبانه روز به علت تردد تانک ها سربازان و تجهیزات نظامی و راهنمایی کردن آنها به طرف بندرگاه بیشتر مواقع بیدار بود و اجازه تردد در شهر را در هر ساعت از شبانه روز داشت. خوشبختانه در طول جنگ جهانی کارخانه ولنتاین کوچکترین آسیبی ندید؛ اما در روز سه شنبه مورخ 22 نوامبر سال1944ساعت 5 صبح بزرگترین انفجار در طول تاریخ جنگ جهانی دوم صورت گرفت! این انفجار هم زمان با تغییر شیفت شب کارخانه بود. در اثر حادثه یک قایق حامل 180 تن مواد منفجر دچار حادثه شد و منفجر گردید؛ اثرات این انفجار تا 10 مایل آن طرف تر هم به چشم می خورد. خوشبختانه صخره های کنار رودخانه مانع مناسبی برای جلوگیری از آتش سوزی و موج انفجار بودند، ولی متأسفانه صدها خانه و تجارت خانه که به محل انفجار نزدیک بودند آسیب شدیدی دید. کارخانه ولنتاین هم از این حادثه در امان نبود و تمام پنجره ها شکست و سقف چند کارگاه فرو ریخت. جک کینگ بلافاصله تمام سعی خود را جهت بهبود شرایط انجام داد و از مواد موجود از انبار برای تولیدات خود استفاده نمود تا بتواند بازار خود را حفظ کند. او درگزارشات خود بسیار با افتخار اعلام می کند که توانسته است بدون تأخیر با توجه به شرایط تولیدات خود را داشته باشد.
سال 1945 جنگ جهانی به پایان رسید و فرصت مناسبی به وجود آمد تا مدیران کارخانه پارکر انگلستان چشم اندازه جدیدی، برای کارخانه تعریف کنند و از وابستگی به کارخانه آمریکایی دوری کنند.